گوى فلک در خمِ چوگان ما

گزافه نیست اگر بگوییم چوگان بیش از همه عناصر فرهنگ ایرانی در شعر و ادبیات، هنرهای تجسمی، نقالی و روایتگری، معماری، موسیقی و دیگر شاخه‌های فرهنگ و تمدن ایران اثر گذاشته و انعكاس داشته است. شاعر نامداری نمی‌شناسیم كه تمثیلی از چوگان نیاورده باشد یا نقاش و نگارگری كه به مجلسی از چوگان‌بازی نپرداخته بود.

چوگان نزدیك به دو‌هزار‌ سال موضوع هنرمندان و سخنوران ایران بوده است. چوگان دستمایه بسیاری از زیباترین، دل‌انگیزترین و گویاترین تمثیل‌های شعر بوده است. چوگان كهن‌ترین بازی گروهی شناخته‌شده در جهان است كه سابقه‌اش دست‌كم به بیش از ٢هزار ‌سال در ایران می‌رسد. البته در خبر است كه وقتی اسكندر مقدونی به ایران آمد، دارا (داریوش سوم هخامنشی) گفت، به جای جهان‌گشایی چوگان‌بازی كنند.

در چوگان، دو تیم سوار بر اسب رقابت می‌کنند و هدف این است که گوی (توپ چوگان) را با چوبی به نام چوگان از دروازه تیم حریف بگذرانند. چوگان شامل بازی اصلی، موسیقی و روایتگری است.

در متون و مجالس نقاشی تاریخی، می‌خوانیم و می‌بینیم كه عده‌ای با نواختن طبل و نقاره و سرنا در كار تهییج چوگان‌بازان می‌بوده‌اند و نقالان داستان‌های حماسی نقل می‌كرده‌اند. به تعبیری چوگان، مشق رزمِ سپاهیان و سپهسالاران بوده كه مهارت خود در مبارزه و سواركاری را بالا می‌برده‌اند.

در میدانِ چوگان، تفاوتی میان چوگان‌بازان زن و مرد نیست. شاید داستان چوگان‌بازی خسرو پرویز، پادشاه ساسانی با شیرین، دختر شاه ارمن از معروف‌ترین داستان‌های ایرانی است كه نشان می‌دهد در چوگان، زنان و مردان می‌توانند در كنار یكدیگر یا روبه‌روی هم بازی كنند. چوگان، غزلِ هم‌بودی انسان و اسب و طبیعت است. در چوگان، وجود چوگان باز و اسب به وحدت می‌رسد. ایران سرزمین پهناور با تاریخی كهن و فرهنگی غنی و متنوع است.

 هریک از مواریث فرهنگی ناملموس ایران مانند نوروز، یلدا، آیین پهلوانی، قصه‌گویی و نقالی، سده و مهرگان بخشی از خصلت‌های فرهنگ ایرانی را نشان میدهند. اكثر این مواریث بر صلح‌ دوستی و روحیه مداراجویی ایرانیان گواهی میدهند. اغلب مواریث فرهنگی ایران سرشار از روحیه امید به زندگی، پرستاری از طبیعت، عشق به نور، ایستادگی در برابر سیاهی و ظلمت است، اما در این میان چوگان بیش از سایر عناصر فرهنگ ایران، محل تجلی ذایقه و ذهنیت و روحیه و منش و طبع ایرانیان است.

چنان‌كه گفته شد هیچ شاخه‌ای از هنر و ادب در ایران نمی‌یابیم كه بهره‌ای  از چوگان نبرده باشد. همین الان، صنعتگران و هنرمندان میدان نقش جهان اصفهان بیش از هر طرح و نقشی، نقوش چوگان را در آثار هنریشان به كار می‌بندند. از اشعار فردوسی، نظامی، سعدی، مولانا و حافظ كه بگذریم، باید بگویم میدان نقش جهان مهم‌ترین اثر هنری است كه موضوعش چوگان است.

میدان نقش جهان روایتگر اهمیت و عظمت چوگان در فرهنگ ایران است. میدان نقش جهان شاهكار معماری و شهرسازی ایران است كه در تجلیل و تكریمِ چوگان بنا شده است. امروزه در این میدان، چوگان‌بازی نمی‌شود، اما صنعتگران و هنرمندان اصفهانی كه در بازارهای اطراف میدان نشسته‌اند، نقش چوگان‌بازی در میدان نقش جهان را بر آثار خود حک می‌كنند. نقاشان، قلم‌زنان، میناكاران، قلمكاران خیال و خاطره چوگان در نقش جهان را در آثار هنریشان نقش می‌زنند، بی‌آنكه چوگان‌بازی در این میدان را دیده باشند.

چوگان به بازی شاهان و شاه‌ بازی‌ها شهرت دارد. چوگان، درةالتاج فرهنگ ایران است. در هفته گذشته در دوازدهمین اجلاس جهانی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموسِ بشری- كه در جزیره جِجو Jeju كره‌جنوبی برگزار شد- چوگان توسط یونسكو در فهرست جهانی ثبت شد. چوگان حیات پیوسته‌ای داشته و همواره در میدان فرهنگ و تمدن، میانداری كرده است. با این حال، دارای فرازونشیب هم بوده است. ثبتِ چوگانِ ایران در فهرست جهانی یونسكو، رویداد فرخنده‌ای است و سرآغاز راهی نو و نیكو برای چوگان.

ثبتِ چوگان در فهرست جهانی، بهانه‌ای برای معرفی خصال پسندیده فرهنگ ایران به جهان است. این اتفاق مبارک را باید گرامی داشت.

ثبتِ چوگان در فهرست جهانی میراث ناملموس حاصل زحمات چندساله دست‌اندركاران این پرونده بود. صرف‌نظر از نقش تكلیفی سازمان میراث‌فرهنگی، حمزه ایلخانی‌زاده، از چوگان‌بازانِ كهنه‌كار و حافظان اصلی چوگان پیشنهاددهنده و حامی تدوین پرونده چوگان بود. پس از او، مرتضی رضوان‌فر نویسنده پرونده چوگان نقش اساسی در قبولی پرونده داشت. او پرونده‌ای دقیق و فنی نوشت. شروین گودرزی كار بررسی فنی و رامین والی نیز ترجمه پرونده را به عهده داشتند.

*مدیركل دفتر ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی

منتشر شده در  روزنامه شهروند / شنبه ١٦ آذر 1396 /  شماره ١٣٩٦ 

انتهای پیام/

کد خبر 1396091831